نوروز:

ساخت وبلاگ
صدایش تلخ در جاده  ودست بی پدر خالی  به پیش چشم من بی روح افتاده  *** همه میروند  تو ایستاده دریک جا  و می میری تنهایی تنها !!! *** گل صوفی و مریم  به رنگ چشم یار می شود  در لحظات عاشقی،کم کم ***  آه نوروز:...ادامه مطلب
ما را در سایت نوروز: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aweezha بازدید : 52 تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397 ساعت: 21:36

من از غربت نمی‌ترسم
من از دوری
گل سوری
نمی‌ترسم
من از دردی که می‌پیچد به‌روی قطره‌ی باران
به پرواز پرستو‌ها
و شایدهم به برگ یک گل‌غربت
نمی‌ترسم؛
من از دردی که درعمق وجودم هست
من از دل‌گیری و حسرت
 نمی‌ترسم؛
من از پایانه‌ی احساس می‌ترسم
من از دیواره‌ی روح و وجودم
 من از آن یک ترک
بین دوشاخه یاس می‌ترسم

نوروز:...
ما را در سایت نوروز: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aweezha بازدید : 55 تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397 ساعت: 21:36

زمان پیر می‌شود
وقتی پیراهن‌اش را عوض می‌کند
گل رُس گریه می‌کند
زیر درختِ انار
خدا فراموشی‌اش دوچندان می‌شود
گام‌های روسپی سرعت می‌گیرد
وبسترش را جمع می‌کند
راستی یک زن چگونه می‌میرد؟

نوروز:...
ما را در سایت نوروز: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aweezha بازدید : 51 تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397 ساعت: 21:36

کسی در فاصله‌ی زمان گم شده
در یک هوای بارانی
فصل پاییز؛
او را در بین کاج‌ها جستجو می‌کنم
وقتی باران می‌آید،
چشم‌هایم به قطره‌های باران
خیره می‌شود و سبزتر از همیشه
سرگردان می‌شوم
در حاشیه‌های خیابان.

نوروز:...
ما را در سایت نوروز: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aweezha بازدید : 55 تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397 ساعت: 21:36

حالا که این نامه را می‌نویسم، در بیمارستان‌ام. بیمارستان وزیراکبرخان واقع در قلب کابل. اتاق ۲۰۴ بخش مریضان عاجل. روی تختم دراز کشیده‌ام و بانداژ روی سرم است. سرم درد دارد. دکتر به من گفته است که زیاد نوروز:...ادامه مطلب
ما را در سایت نوروز: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aweezha بازدید : 56 تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397 ساعت: 21:36

زندگی گه گاهی قشنگ است روی سرزمین تنهائی!فکر، وَهم و خیال یک شاعر که شده عجین تنهائیزندگی واژه‌ی که بنویسی« آه! چقدر دوستت دارم»گم شوی در خیال مبهم شعر بنشینی در کمین تنهائیزندگی طراوت اردیبهشت، بوی ا نوروز:...ادامه مطلب
ما را در سایت نوروز: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aweezha بازدید : 56 تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397 ساعت: 21:36

لعنت به یازده دقیقه:«این تک تک ساعت هم خواب را از چشمان آدم می‌گیرد. اصلن چه نیاز به این همه دَنگ و فَنگ زندگی!» رامین این جملات را خاموشانه با خودش مرور کرد و در پهلوی دیگرش غلتید. کمی هم در باره «یا نوروز:...ادامه مطلب
ما را در سایت نوروز: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aweezha بازدید : 63 تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397 ساعت: 21:36

راه بهشت:بهشت اگر می‌روی باید از سر گور مادر من عبور کنی. گور مادر من با شاخه‌ی گل سرخش که سال‌هاست روئیده بوی بهشت را تداعی می‌کند. شاخه‌ی گل سرخ که عطرش در تمام گورستان می‌پیچد. فضا را آکنده می‌کند. نوروز:...ادامه مطلب
ما را در سایت نوروز: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aweezha بازدید : 40 تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397 ساعت: 21:36

دختران دسته دسته روی زمین نم‌ناک در میدان ده حلقه زده بودند و یکی دایره به‌دست داشت و در وسط حلقه نشسته بود. هم  دایره می‌زد و هم می‌خواند و دیگران دستان‌شان را به هم دیگر داده بودند و گاهی ایستاده و نوروز:...ادامه مطلب
ما را در سایت نوروز: دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : aweezha بازدید : 58 تاريخ : سه شنبه 30 بهمن 1397 ساعت: 21:36